سلااااااااام بچهههههه هااااااااااا چطورین من امروز اینجام بیاین حرف بزنیم
چطورین
اهایی ای دو حاضر در وبب دلم براتون تنگ شده پیام بدین -_-
سلااااااااام بچهههههه هااااااااااا چطورین من امروز اینجام بیاین حرف بزنیم
چطورین
اهایی ای دو حاضر در وبب دلم براتون تنگ شده پیام بدین -_-
اختلاف سنی مون زیاده پس
سنت رو برعکس کنی میشه سن من :)
خوشبختم از آشناییت اوا عزیز
من نمی دونم دیگه کسی یادش هست که وجود داشتم یا نه
عزیزمی .. خوشحالم ، دختر مهربون و با محبتی هستی به نظرم .. به هر حال این برداشت اولیه ام هستش
منم یه زمانی وب های پر رفت و آمدی داشتم .. خصوصا اون اوایل که اومده بودم بیان فضای بیان خیلی خوب و دوست داشتنی بود برام
کم کم دیگه همه شون از بین رفتن و فکر کنم هیچکس حتی یادش ازم نیاد
صحبت کردن باهات رو دوست دارم .. خنده رو لبم میاری
راستش من دانشجو ام و خب رشته ام جوریه که روز تعطیل ندارم حقیقتا
منم جز همونا بودم که رفتم ولی قبل از رفتن من .. اون بینا افرادی رفتن ، رفتارهای عده ی زیادی تغییر کرد و بعضی ها هم با کارایی که کردن باعث دشمنی شدن و ناخواسته توی دام شون افتادم .. بعد از رفتنم وقتی به بیان سر میزدم وب های بسته و کم کار بیشتر از قبل میشد و آدم های جدید بیشتری میومدن بیان و من تا آلان ندیده بودمشون و افرادی هم که میشناختم بعضی هاشون مسیرشون خیلی بی راهه رفته بود
* ایموجی قلب *
راستش از یه زمانی به بعد که سنت بیشتر بشه تعطیلات همچین معنی ای که توی بچگی و نوجوونی میداد رو دیگه نمیده
عام اینکه گفتی اگه امروز تعطیل نباشم پس امروز چی ... منظورت رو نفهمیدم عزیزم
نه عزیزم خود دانشگاه تعطیله .. میگم که خود دانشجو بودن باعث میشه تعطیل نباشی .. هر چقدر که تحصیلاتت بالاتر میره کارهات بیشتر میشه چون باید کلی کار انجام بدی و چیزی یادبگیری و بخونی
البته که قطعا همه اینجوری نیستن
نمی دونم .. باید بزاریم به سن من برسی بعدش میتونی بگی اونجوری شده یا نه :))
خیلی هم عالی .. میخوای در آینده چیکاره بشی با ادامه دادن کامپیوتر؟
حدس میزنی رشته ی من چیه؟
خب هم درسته و هم نه
من توی دبیرستان تجربی بود رشته ام
ولی توی دانشگاه روانشناسی می خونم که یکی از رشته های علوم انسانیه
@ناشناس
فکر کنم میشناسمت
میتونی یه لحظه بیای وبم یه سوال ازت بپرسم؟!
(اوا میشه به اون ناشناسه بگی این پیام منو ببینه؟!)